Web Analytics Made Easy - Statcounter

چند روز به پایان ‏مهلت یک ماهه‌ای که از سوی پدر و مادر غزاله داده شده، باقی نمانده و این پرونده جنایی هر روز ‏به نقطه پایانش نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود، خانواده آرمان به هر نحوی سعی دارند، رضایت اولیای ‏دم را جلب کنند.   به گزارش شهروند، آن‌ها روز پنجشنبه همراه عده‌ای از اقوام، آشنایان و دوستان آرمان به محل ‏زندگی پدر و مادر غزاله رفتند تا شاید بتوانند، آن‌ها را از تصمیم‌شان منصرف کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما خانم ‏شکوهی مادر غزاله و آقای شکور پدر غزاله از رودررو شدن با آن‌ها خودداری کردند تا حضور ‏چند ساعته حدود ٤٠ نفراز کسانی که خواهان گذشت این خانواده بودند، بی‌نتیجه به پایان برسد. ‏   خانواده مقتول قصاص می‌خواهند، این را مادر غزاله به «شهروند» می‌گوید. در مقابل، اما پدر و ‏مادر آرمان هنوز امیدوارند که این پرونده به نحو دیگری مختومه شود. براساس آنچه پیش از ‏این اعلام شده، مهلت قانونی آرمان یازدهم بهمن ماه به پایان می‌رسد. اما هنوز هیچ چیز به‌طور قطعی ‏معلوم نیست. ‏

پدر آرمان وسط کوچه ایستاده بود تا مردم راه را گم نکنند. عده‌ای هم در قسمت جنوبی ساختمان بودند ‏تا آن‌هایی را که از خیابان ظفر می‌آمدند، راهنمایی کنند. با اینکه سوز سردی می‌وزید، اما ‏خیلی‌ها خودشان را به آنجا رسانده بودند. قرار ساعت ٣بعدازظهر بود.   پدر آرمان تلفنش مدام زنگ می‌خورد، معلوم بود از پشت ‏خط آدرس می‌خواهند، آدرس محل سکونت پدر و مادر غزاله را، همان‌هایی که حدود یک ماه پیش ‏در حیاط زندان رجایی شهر درحالی‌که آرمان فقط چند قدم با طناب دار فاصله داشت؛ به او مهلت ‏دادند. همین مهلت هم امیدی شد برای نجات این جوان بیست‌وچهار ساله. امیدواری برای جلب رضایت هم ‏باعث شد تا در یکی از سردترین روز‌های زمستانی عده‌ای به خیابان ظفر بیایند.   چند پله سنگی ‏طوسی رنگ که فرش قرمز باریکی تا نزدیکی در اصلی پهن شده بود و زن جوانی که دو دسته ‏گل سفید داشت، به هر تازه واردی یک شاخه گل سفید می‌داد و او را به طرف در ورودی ‏اصلی ساختمان راهنمایی می‌کرد. عقربه‌های ساعت ۴بعدازظهر را نشان می‌داد، تقریبا ۴٠ نفری ‏آمده بودند. درواقع امید به نجات آرمان آن‌ها را به آنجا کشانده بود. ‏

نگهبان برجی که خانه پدر و مادر غزاله در آن است، به همه اعلام کرد که آن‌ها خانه نیستند. کسی این حرف را باور نداشت. زن جوانی که خودش را یکی از اقوام آرمان معرفی می‌کرد، می‌‏گفت معلوم است که پدر و مادر غزاله نمی‌خواهند با ما رودررو شوند. باد سردی که در دالان ‏باریک ورودی برج می‌پیچید، ایستادن را برای خیلی‌ها غیرممکن کرده بود. پدربزرگ و ‏مادر بزرگ آرمان که از همه مسن‌تر بودند داخل لابی برج رفتند؛ اما بقیه با شاخه‌های گل در ‏دست مقابل ساختمان ایستادند.     معلم ابتدایی آرمانهم برای رضایت آمده بود  معلم کلاس دوم دبستان آرمان هم آمده بود، زنی حدود شصت ساله ‏که خودش می‌گفت: تازه دوهفته است از ماجرای آرمان و غزاله باخبر شده: «من از طریق ‏رسانه‌ها خبر این حادثه را شنیدم. اما باورم نمی‌شد که آرمان همان شاگرد من است. وقتی با مطب ‏خانم دکتر تماس گرفتم، تلفنی ماجرا را به من گفت. هنوز هم باورم نمی‌شود.»   او درباره علت ‏حضورش در این جمع گفت: «من تازه چشمم را عمل کرده‌ام، باد سرد برای ‏چشمانم ضرر دارد، با وجوداین، وقتی فهمیدم که قرار است اینجا جمع شوند، خودم آمدم. ‏حاضرم روی دست و پای این خانواده بیفتم و التماس کنم. می‌دانم آن‌ها خیلی عذاب کشیده‌اند، ‏همه زندگی‌شان را از دست داده‌اند، اما حرف من این است که با مرگ آرمان فقط یک خانواده دیگر ‏عزادار می‌شود.» ‏

با اینکه بیش از یک ساعت از شروع تجمع گذشته بود، اما تلفن پدر آرمان هنوز هم زنگ می‌‏خورد و او برای راهنمایی آن‌هایی که تازه به آنجا می‌رسیدند، فاصله ورودی برج تا خیابان اصلی را ‏به سرعت طی می‌کرد و بعد از دقایقی همراه چند نفری که گل‌های سفیدی در دست داشتند، به ‏طرف در ورودی بازمی‌گشت.   او با اینکه تمایل زیادی برای صحبت کردن نداشت، اما در چند جمله کوتاه به «شهروند» گفت: «آرمان اصلا حال خوبی ندارد، انگار ١۵ سال پیر شده، بعد از آن روزی که تا پای چوبه دار و رفت و برگشت، دیگر آن آرمان سابق نیست. بعد آن اتفاق وقتی او را دیدم چند ثانیه طول کشید تا مرا شناخت. با این همه، اما امیدواریم که که خانواده شکور به جوانی آرمان رحم کنند و او را ببخشند.»

در همه این مدت مادر آرمان گوشه‌ای ایستاده بود. او با چشمانی سرخ و نگران، به آن‌هایی که آمده بودند، خوش‌آمد می‌گفت و از حضورشان تشکر می‌کرد. او با چشمانی گریان و در حالی که تاب ایستادن نداشت چند کلامی هم به «شهروند» گفت: «ما چند‌سال ‏است که زندگی‌مان زیرورو شده، نمی‌دانم آخر این همه سیاهی چه می‌شود.   فقط به خدا امید دارم ‏تا دل این خانواده را نرم کند و از قصاص پسر من گذشت کنند.» کمی دورتر از جمع طرف درِ ‏جنوبی برج چند جوان گل به دست ایستاده بودند. آن‌ها دوستان دبیرستان آرمان بودند. یکی از آن‌ها که نامش محمد است می‌گوید: «من و آرمان سه‌سال دبیرستان را باهم بودیم. از ‏همه چیز او خبر داشتم، حتی ماجرای آشنایی‌اش با غزاله را هم برای ما گفته بود، می‌دانم او را ‏خیلی دوست داشت. وقتی شنیدم که بازداشتش کردند، شوکه شدم. هنوزهم باورم نمی‌شود که ‏چنین کاری کرده باشد.»

احمدرضا هم با گفتن این جمله که آرمان پسر خیلی آرامی بود به ‏‏ «شهروند» گفت: «آرمان بسکتبالیست خوبی بود. در مدرسه همیشه اول می‌شد، اما همان موقع هم ‏خیلی خوب بلد بود خشمش را کنترل کند. بیشتر آن‌هایی که بسکتبال بازی می‌کنند، با هم درگیر ‏می‌شوند، زمین خوردن و دفاع کردن، تنه به تنه شدن، هرکدام از این‌ها برای شروع یک درگیری ‏کافی است، اما آرمان هیچ وقت به علت بازی با هیچ‌کس دعوا نکرد.   تازه اگر هم دعوایی می‌شد او ‏سعی می‌کرد آن را تمام کند و بین بچه‌ها را آشتی دهد.» بابک همکلاسی دیگر آرمان هم در ‏تأیید صحبت‌های دوستانش گفت: «با اینکه چند سالی است خبر‌های آرمان را از روزنامه‌ها و ‏شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنم، اما هنوز هم باورم نمی‌شود که او تا چند روز دیگر باید اعدام ‏شود.

خورشید بی‌رمق پنجشنبه سوم بهمن داشت غروب می‌کرد و سوز سرما بی‌رحم‌تر از قبل می‌وزید. ‏آن‌ها که به امید گذشت و بخشش پدر و مادر غزاله مقابل خانه آن‌ها تجمع کرده بودند، یکی پس ‏از دیگری آنجا را ترک کردند. ظاهرا این تجمع هم نتوانست رضایت اولیای دم را جلب کند.   مادر غزاله: ما قصدی برای بخشش نداریم مادر غزاله ‏یک روز پس از این تجمع در گفت‌وگوی تلفنی به «شهروند» می‌گوید ما قصد مواجه شدن با ‏هیچکس را نداریم: «می‌دانستیم که جلوی درخانه تجمع کرده بودند، قبل از این هم چندبار ‏مراجعه کرده بودند، اما ما قصدی برای بخشش نداریم. ما فقط قصاص می‌خواهیم. ما این فرصت را به او دادیم تا حقیقت ماجرا را بگوید و ما را از بلاتکلیفی خارج کند و جای جسد ‏دخترم را نشان بدهد، اما او هیچ‌کدام از این کار‌ها را نکرد.»

منبع: فرارو

کلیدواژه: آرمان و غزاله

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۵۱۷۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دستاوردهای متروی مشهد و اصفهان به اشتراک گذاشته می‌شود

رئیس حوزه مهندسی شرکت بهره‌برداری قطار شهری مشهد با بیان اینکه در حال حاضر تاکنون با اصفهان پروژه مشترکی نداشته‌ایم اما شرایط را فراهم می‌کنیم که بتوانیم دستاوردهایی که طی سال‌های گذشته داشته‌ایم با مترو اصفهان به اشتراک بگذاریم و تجارب خود را برای استفاده در متروی اصفهان ارائه کنیم.

سعید نورین‌مقدم با حضور در غرفه خبرگزاری ایمنا در دومین نمایشگاه حمل‌ونقل دانش بنیان در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به حضورش در این نمایشگاه که به همت معاونت حمل‌ونقل و ترافیک شهرداری اصفهان برگزار شده است، اظهار کرد: قرار است در این نمایشگاه دستاوردهای حوزه شرکت بهره‌برداری قطار شهری مشهد در زمینه ساخت داخل به سایر متروها معرفی شود تا بتوانند از این دستاوردها که طی چند سال گذشته به دست آورده‌ایم، استفاده کنند.

وی با بیان اینکه در شرکت بهره‌برداری قطار شهری مشهد کارهای بسیار بزرگ و خوبی در زمینه ساخت داخل و مهندسی معکوس انجام شده است، افزود: امیدواریم سایر شهرها و سایر متروها نیز بتوانند از این دستاوردها استفاده کنند.

رئیس حوزه مهندسی شرکت بهره برداری قطار شهری مشهد تصریح کرد: با توجه به زحماتی که دوستان در حوزه‌های مختلف کشیده‌اند، می‌توانیم این ادعا را داشته باشیم در تمام حوزه‌های ساخت داخل و مهندسی معکوس فعالیت داشته‌ایم و در حال حاضر تمام قطعاتی که در گذشته از خارج کشور امین می‌شد، وارد بحث ساخت داخل و مهندسی معکوس می‌شویم و تاکنون توانسته‌ ایم بیش از ۲۰۰ قطعه را مهندسی معکوس و ساخت داخل کنیم.

وی با تاکید بر اینکه در کنار این موضوع تعدادی از تجهیزات موردنیاز ما، تسترها و سایر تجهیزات را مهندسی معکوس کرده یا طراحی کرده‌ ایم یا ساخته‌ایم، ادامه داد: ۳۰ تجهیز نیز در حوزه حمل‌و نقل ریلی در زمینه آن چیزی که موردنیاز بوده است، ساخته‌ ایم و در حال حاضر از آن بهره‌برداری می‌کنیم.

نورین‌مقدم با اشاره به اینکه در حوزه‌های مختلف بهره‌برداری کار کرده‌ایم، در حوزه ناوگان، تأمین توان و سایر حوزه‌های مربوط به بهره‌برداری فعالیت داشته‌ایم، تاکید کرد: دستاوردهای بسیار خوبی داشته‌ ایم و امیدواریم بتوانیم این دستاوردها را به سایر متروها ارائه کنیم.
وی با بیان اینکه در حال حاضر تاکنون با اصفهان پروژه مشترکی نداشته‌ایم اما شرایط را فراهم می‌کنیم که بتوانیم دستاوردهایی که طی سال‌های گذشته داشته‌ایم با مترو اصفهان به اشتراک بگذاریم و تجارب خود را برای استفاده در متروی اصفهان ارائه کنیم.

وی با بیان اینکه در حال حاضر تاکنون با اصفهان پروژه مشترکی نداشته‌ ایم اما شرایط را فراهم می‌کنیم که بتوانیم دستاوردهایی که طی سال‌های گذشته داشته‌ ایم با مترو اصفهان به اشتراک بگذاریم و تجارب خود را برای استفاده در متروی اصفهان ارائه کنیم.

کد خبر 750199

دیگر خبرها

  • مصدومیت آرمان رمضانی برطرف شد
  • شمارش معکوس آغاز نمایشگاه کتاب تهران و درگذشت پل آستر
  • جوان اهل گرمی از چوبه دار در تهران نجات یافت
  • دستاوردهای متروی مشهد و اصفهان به اشتراک گذاشته می‌شود
  • نجات جوان اهل گرمی اردبیل از چوبه دار
  • کتاب «معجزه شکرگزاری» کلید رضایت خاطر درونی را بیان می‌کند
  • نجات جوان اهل گرمی از چوبه دار در تهران
  • شمارش معکوس برای آغاز حج تمتع / نخستین کاروان عمره‌گزاران امروز بازمی‌گردد
  • شمارش معکوس برای آغاز حج تمتع / اولین کاروان عمره‌گزاران امروز بازمی‌گردد
  • ماجرای قتل غزاله و اعدام آرمان؛ رابطه‌ای بی فرجام